معرفی طلال اسد

طلال اسد متفکر معاصری است که دیدگاه های وی تاثیر بسزایی بر نگرش های جامعهشناسی و مردمشناسی داشته است. وی تاکنون هشت کتاب منتشر کرده که از مهمترین آنها می توان به "تبارشناسی دین" و "شکلهای سکولار: مسیحیت ، اسلام ، مدرنیته" اشاره کرد. اسد در آثار خود از روش تبارشناسی که بوسیله نیچه توسعه یافت و توسط میشل فوکو برجسته شد استفاده میکند. وی با تحلیلی مردمشناسانه بیان میکند که ریشه همه ادیان یکی است اما کارکرد آنها در جوامع و دورههای مختلف تاریخی متفاوت است. اسد از ارائه تعریفی عام از دین امتناع میورزد و آن را امری غیرممکن بیان میکند. به باور اسد، هیچ تعریف جهانشمولی از دین نمی توان ارائه کرد. وی در واقع تعریف دین را محصول مدرنیته و تمایز آن با علم و آگاهی جهان جدید میداند.
در ادامه اسد با بهرهگیری از رویکرد تبارشناسانه به مسئله سکولاریسم میپردازد و مردمشناسی سکولاریسم را مطرح میکند. به نظر اسد، نظریههای موجود در مورد سکولار از تحلیل درست تغییرات فعلی که در دو سه قرن اخیر رخ داده است عاجز هستند. او ضمن بیان مشکلات این نظریه ها راهی متفاوتی را برای درک مفهوم سکولاریزسیون پیشنهاد میدهد. از نظر اسد، سکولاریزسیون جدایی دین از فضای عمومی یا به عبارت دیگر جدایی دین از سیاست و دولت نیست. در واقع سکولاریزاسیون فرایند شکلگیری قالبی جدید از قدرت سکولار روشمند برای انسان مدرن به عنوان سوژه است. اسد به جای تقبیح سکولاریسم، توجه خود را به مسئله ای دیگر معطوف می کند. هنگامی که طرفداران سکولاریسم ظهور دین در فضای عمومی یا ظهور بنیادگرایی دینی را تهاجمی شدید بر علیه ارزشهای سکولار در نظر گرفتند، اسد مدعی ایجاد فضایی متفاوت از چنین داوریهایی شد و روشهای جایگزینی را برای فهم این پدیدههای پیشنهاد داد. بنا به گفته اسد، یکی از مشکلات سکولاریسم مدرن تعاریف ذاتگرایانه دین است. سکولاریسم مدرن، دین را با ارائه تعریفی جهانشمول و انعطاف ناپذیر از دین آن را ذاتی می پندارد.
دشواری های جامعه شناسی
یکی از مهم ترین معضلات جامعه شناسی این است که نظریات جامعه شناسی هنوز در جواب دادن به سوالات اساسی جامعه شناسی در مانده اند. یکی از معماهای نظری اساسی در جامعه شناسی این است که چگونه میان ساخت اجتماعی و کنش انسانی رابطه برقرار کنیم. آیا ما سازنده جامعه هستیم یا توسط جامعه ساخته می شویم. دومین مسئله غامض در جامعه شناسی نظری است که جامعه را باید اصولا منظم و هماهنگ و در حال تعامل در نظر گرفت یا جامعه را محل ستیز دائمی و نزاع و تضاد قلمداد کرد. به اعتقادات برخی منتقدان نظریه های جامعه شناسی، بسیاری از تئوری های علوم اجتماعی به قدری مبهم اندکه نمی شود انها را با کلان داده ها ازمود.برای مثال مفهوم سرمایۀ اجتماعی اینطور تعریف میشود: ارزشها و درکِ مشترک موجود در جامعه که به افراد اجازه میدهد درکنار هم فعالیت کنند. تعریف اصلیِ این مفهوم در جامعهشناسی گنگتر از آن است که بتوان آن را آزمود. انجاکومو براوُ، اقتصاددان اجتماعی سابق و دانشمند علوم اجتماعیِ رایانشی فعلی در دانشگاهِ لینیوس سوئد، در این مورد می گوید:"شما به من بگویید چگونه میتوانم چنین چیزی را اندازه گیری کنم؟»."